دوشنبه، دی ۱۹، ۱۳۸۴

خانه

خانه جایی است که همسایه من
دیوار به دیوار منش بینشیند
که خیابان هیچ جا زیادی پهن نیست
نه بارانش دلگیر
نه زمستان تاریک
نه گرمایش سوزان
خانه جایی است که کسی غریبه نیست
هر کسی اشنایی است
هرکسی نام تو را می داند
خانه جایی است که اگر
از کسی پرسیدی
که چه احوال چه اوضاع و خبر
هرکسی را خبری از جایی است
کار هر کس به همه مربوط است
دست من یاور توست
چشم تو باور من
خانه زیباست
ار چه زیر قدم خاک و گل آلود زمان
صورتش را به غبار آلودند
از چه رفتند و چه بودند
من نگفتم شاید
نسترن های شکوفان دم صبح
با سحر آسودند

هیچ نظری موجود نیست:

درباره من

Read my notes here, you'll know all you need to know.