ما یک ایران حقیقی داریم که جایش در دنیا مشخص است، شانزدهمین یا هفدهمین در جمعیت و در پهناوری است، و هفتاد و چندمین در درآمد سرانه،
و یک ایران مجازی داریم که تنها در ذهن برخی از مردم ایران است و هیچ. این ایران مجازی یک ابرقدرت منطقه ای و چه بسا جهانی است، با آمریک و اروپ نرد رقابت می بازد، و با از هند و چین برتر و بالاتر است،
و یک ایران مجازی داریم که تنها در ذهن برخی از مردم ایران است و هیچ. این ایران مجازی یک ابرقدرت منطقه ای و چه بسا جهانی است، با آمریک و اروپ نرد رقابت می بازد، و با از هند و چین برتر و بالاتر است،
به قول یکی از دوستان فرهنگ پیچیده ای داریم که شامل «
رفتار حقارت آمیزمان در برابر غربیها» است و در همین حال «توام با غرور و
خودبرتر بینی نسبت به کشورهای همسایه. به عبارتی یک دو قطبی حقارت/تکبر
است که هیچ یک هم با واقعیت نسبتی ندارد.» این رفتار پیچیده و گهگاه درک نشدنی ، از دید این نویسنده ، بیشتر برآمده از نیازها و انتظارهای ما و فاصله عظیم میان آنها و توانایی های ما برای برآوردن آن نیازها و انتظارهاست و این فاصله عظیم این پیامد را دارد که کارهای شگفتی آوری ازمان سر می زند.
در حالیکه کشورمان فقیر هست و یک ماشین حساب الکترونیکی بقالی هم نمی توانیم بسازیم، در دانشگاه شریف مان «روبات» می سازیم.
در حالیکه یک هواپیمای امن مسافربری نمیتوانیم بسازیم و جان مسافران میهن مان در خطر است، موشک می سازیم و چیزهایی که شبیه ماشین لباسشویی می ماند و بسیار کمتر از آن به کارمان می آید، به مدار پایین زمین می فرستیم
در حالیکه زبان فارسی در حال نابود شدن است و نزدیک به هیچ مفهوم پیچیده ای دانشی را نمیتوانیم به آن بیان کنیم و کتاب های ترجمه شده به دلیل نداشتن تک واژه های مناسب حجمشان دو برابر یا سه برابر کتاب اصلی می شود، به جِد به یادگیری زبان انگلیسی و فرانسه و اسپرانتو ! سرگرم هستیم.
و همه این ها از دید این نویسنده، از آن جا می آید، که چون درآمدمان از نفت می آید و برای بدست آوردن آن مجبور به اندیشیدن و نوآوری و فروش کالاهای صنعتی و کاربردی نیستیم، ناگزیر یک سره فراموش کرده ایم که ثروت از کجا می آید، بزرگی و مهتری از کجا می آید ، و فقر و کوچکی از کجا می آید ، ما جای خود را در دنیا به درستی ارزیابی نمی کنیم، همانطور که در بالا گفته شد در حالیکه ۱۶-۱۷ امین کشور از نظر جمعیت و مساحت هستیم(همسایه آلمان در رده بندی) از نظر درآمد سرانه ۷۵ امین هستیم(همسایه رومانی و کاستاریکا در رده بندی) (از ویکیپیدیا خود از صندوق جهانی پول)
در عین حال که خود را برتر از کشورهای همسایه می بینیم، از ترک میهن و دریوزگی در همین کشورهای همسایه برای بدست آوردن درآمد بیشتر روی گردان نیستیم در این حال باید دید که آیا برتربینی ما مجازی است قرین حقیقت یا تنها وهم و خیال
اگر به تاریخ نگاه کنیم در درازا و پهنای تاریخ نیک بنگریم، می بینیم که ایران از همسایگان خود که زمانی بخشی از ایران بودند، یک سر و گردن بالاتر بوده، ولی رفتار ما چون کسی هست، که یک زمانی در کلاس خود سرآمد بوده و بعد به خواب خرگوشی رفته ، و چشم هایش را که باز میکند، می بیند از آن همه سرداری و سروری چیزی نمانده و همه هم کلاسی هایش از او پیشی گرفته اند، هیچ، دارند او را از کلاس هم بیرون کرده به ته کلاس دیگر می فرستند و بجای این که به ریشه های این وضع بیاندیشد به تمسخر و ناباوری پناه می اورد.
در حالیکه یک هواپیمای امن مسافربری نمیتوانیم بسازیم و جان مسافران میهن مان در خطر است، موشک می سازیم و چیزهایی که شبیه ماشین لباسشویی می ماند و بسیار کمتر از آن به کارمان می آید، به مدار پایین زمین می فرستیم
در حالیکه زبان فارسی در حال نابود شدن است و نزدیک به هیچ مفهوم پیچیده ای دانشی را نمیتوانیم به آن بیان کنیم و کتاب های ترجمه شده به دلیل نداشتن تک واژه های مناسب حجمشان دو برابر یا سه برابر کتاب اصلی می شود، به جِد به یادگیری زبان انگلیسی و فرانسه و اسپرانتو ! سرگرم هستیم.
و همه این ها از دید این نویسنده، از آن جا می آید، که چون درآمدمان از نفت می آید و برای بدست آوردن آن مجبور به اندیشیدن و نوآوری و فروش کالاهای صنعتی و کاربردی نیستیم، ناگزیر یک سره فراموش کرده ایم که ثروت از کجا می آید، بزرگی و مهتری از کجا می آید ، و فقر و کوچکی از کجا می آید ، ما جای خود را در دنیا به درستی ارزیابی نمی کنیم، همانطور که در بالا گفته شد در حالیکه ۱۶-۱۷ امین کشور از نظر جمعیت و مساحت هستیم(همسایه آلمان در رده بندی) از نظر درآمد سرانه ۷۵ امین هستیم(همسایه رومانی و کاستاریکا در رده بندی) (از ویکیپیدیا خود از صندوق جهانی پول)
در عین حال که خود را برتر از کشورهای همسایه می بینیم، از ترک میهن و دریوزگی در همین کشورهای همسایه برای بدست آوردن درآمد بیشتر روی گردان نیستیم در این حال باید دید که آیا برتربینی ما مجازی است قرین حقیقت یا تنها وهم و خیال
اگر به تاریخ نگاه کنیم در درازا و پهنای تاریخ نیک بنگریم، می بینیم که ایران از همسایگان خود که زمانی بخشی از ایران بودند، یک سر و گردن بالاتر بوده، ولی رفتار ما چون کسی هست، که یک زمانی در کلاس خود سرآمد بوده و بعد به خواب خرگوشی رفته ، و چشم هایش را که باز میکند، می بیند از آن همه سرداری و سروری چیزی نمانده و همه هم کلاسی هایش از او پیشی گرفته اند، هیچ، دارند او را از کلاس هم بیرون کرده به ته کلاس دیگر می فرستند و بجای این که به ریشه های این وضع بیاندیشد به تمسخر و ناباوری پناه می اورد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر