پنجشنبه، اردیبهشت ۰۶، ۱۳۹۷

وقتی عاقلها کاری نمیکنند ....

پدر و مادرم به من یاد دادند که همیشه محتاط باشم. کلاهم را بچسبم که باد نبرد. سرم به کار خودم باشد. 
ولی چهل سال است که همه ما نهایت احتیاط را میکنیم ولی زندگیهایمان چنگی به دل نمیزند. حسرت مردم دیگر را میخوریم. 
گاهی باید خودت را به خطر بیاندازی و بیافتی جلو 
ولی اگر کسی دنبالت نیامد چه ؟
اگر بلند شدی و شوخی خودت را کردی و کسی نخندید چه ؟
اگر ایستادی و داد خودت را زدی و همه جوری رفتار کردند که انگار تنه درختی هستی که مزاحم راهشان شده ای چه؟

وضعیت کنونی وضعیتی است که نپذیرفتنی است. نمیتوانی به خودت بگویی که اینهمه فقر، این همه بی عدالتی، این همه خودخواهی، این همه خیانت همین است که باید باشد.

چطور میتوانی ببینی که داد، بیداد میشود و انسانهای شریف مثل زباله پایمال میشوند ؟ چطور میشود زندگی کرد و دید، بیدار شد و شنید، هشیار شد و بویید چطور میشود این درد را لمس کرد و ساکت ماند ؟
چطور می توانی راه را ببینی و آن را از بیراه تشخیص بدهی و باز ببینی که از قصد و بی تعارف بیراهه میروند و بیراهه را نشان می دهند و به بیراهه می برند و خاموش بنشینی و دست روی دست بگذاری ؟

چه کسی بود آن کسی که گفت که خدا از دانایان پیمان گرفته که در برابر گرسنگی مظلوم و سیری ظالم ساکت نشنینند ؟

از طرفی دیگر،  چکار کنی وقتی یکی هستی از هفتاد هزار هزار انسان سرگردان ؟
وقتی کسی نیستی وقتی کاره ای نیستی و باز می بینی آنها که کسی هستند و کاره ای، کاری نمیکنند ؟

چکار کنی وقتی نه تنها کاری نمیکنند،که اگر قد بلند کنی، پتک هایشان را برمی دارند و به سویت می آیند تا برت گردانند؟

یادم می آید که یک روز بارانی، به یک مناسبتی، یک گزارشگر رادیویی از دختری جوان درباره یک انسان خوب پرسید. نظر آن دختر جوان این بود که تجربه نشان داده خوب ها هم شکست می خورند. حالا کار نداریم که چه رگ های گردنی متورم شد از این نظر بی گناهِ بی آزار و آن که به قشری بودن دیگران ایراد میگرفت، قشری ترین واکنش ممکن را نشان داد.
برگردیم به حرف آن خانم، بله خوب ها هم شکست می خورند در واقع به تازگی به نظر میرسد خوب ها همیشه شکست می خورند، خوب ها همیشه تاوان خوبیشان را می دهند.

گاهی  مجبور میشوی از خودت بپرسی، آیا نمیشود که آن خدای خوبی که خودش چه مژده ها داد که خوبی پیروز خواهد شد، یک بار هم که شده یک آدم خوبِ خوبِ از خود گذشته را به پیروزی برساند، بلکه دل صاحب مرده ما گرم بشود به کورسوی شعله یک شمعی در این ظلمات عظما.

حالا ما نمیگوییم که نویسنده این مقاله از آن ادمهای «خوب» است. ولی انقدر است که «می خواهد» خوب باشد. مگر خواستن چه عیبی دارد ؟ خواستن که چیزی نیست که بتواند حمل بر خودستایی بشود.

خدایا خودت عاقبت همه ما را ختم به خوبی کن ! آمین.


هیچ نظری موجود نیست:

درباره من

Read my notes here, you'll know all you need to know.