در یکی از سالهای پادشاهی خسرو دوم در پادشاهی ساسانیان (۶۲۸ -۵۹۱ میلادی ) یکی از «دادور» های دستگاه دادگستری ایران بنام فَرُخمرد بهرمان ماده های قانون مدنی ایران را در یک کتاب گردآوری کرد. این کتاب شگفت انگیز اکنون در دست پژوهشگران قرار دارد و نام آن «مادگان هزار دادستان» است
در این کتاب در بخش «وام» می خوانیم
که توزیشن بهیلیند، پیش از برین زمان بر پسیمار و پس از برین زمان بر پایندان هِشت بُوَد
در این کتاب در بخش «وام» می خوانیم
که توزیشن بهیلیند، پیش از برین زمان بر پسیمار و پس از برین زمان بر پایندان هِشت بُوَد
تمام این ماده به پارسی نوشته شده است و هیچ واژه عربی در آن نیست . امپراطوری ایران به خوبی و آسانی از پس ساماندهی به تمام امور یک کشور بزرگ و پیشرفته بر می آمد بی اینکه نیازی به کشوری یا کسی یا تمدنی یا فرهنگی یا دینی دیگر به جز دین ایران ، زبان ایران فرهنگ ایران و واژه های ایران داشته باشد. البته همه این توانایی ها اکنون به فراموشی سپرده شده
اما ما اگر بخواهیم، می توانیم دوباره به یاد آوریم آنچه که می دانستیم ، و به چنگ آوریم ، آنچه که از دست داده ایم
به نمونه این جمله
توزیشن : بازپرداخت وام (عربی : ادا قرض)
بهیلیدن : پرداخت کردن
برین زمان: آخرین زمان ، زمان مهلت (DeadLine) ، آخرین زمان پرداخت وام
پایندان: کسی که قرارداد وام را پایسته می دارد ضامن و
پسیمار: کسی که قرض به عهده او هست وام گیرنده
هشت : جداسازی ، کار پرداخت ،
پس از هزار و چهارصد سال ، ایرانی از گفتن این جمله به زبان نیاکان خود ، ناتوان است. این ناتوانی به دلیل بسیار مشخصی
به وجود آمده. واژه های زبان بیگانه جانشین واژه های زبان نیاکانی شده اند و واژه های زبان نیاکانی فراموش شده اند
این فراموشی نه زبان پارسی که ایرانی را ناتوان و گنگ کرده و این گنگی اکنون خودش را نشان می دهد:
ماده651- اگر براي اداء قرض به وجه ملزمي اجلي معين شده باشد مقرض نمي تواند قبل از انقضاء مدت طلب خود را مطالبه كند.
از بیست واژه که این ماده قانونی را ساخته اند، دوازده واژه آن عربی هستند . بدون این واژه ها ، ایرانی از بیان قانون مدنی کشور ایران ناتوان و عاجز است . همین ایرانی 14 سده پیش از این کار نه تنها ناتوان نبود بلکه بیشتر از این را به خوبی انجام می داد. وقتی که واژه قرض جای وام را گرفت ،واژه های همخانواده قرض هم جای واژه های همخانواده وام را میگیرند
و به همینگونه پیش میرود تا ساختار زبان فرو بریزد وگفتار دریافت ها ناممکن شود آنجاست که حتا اندیشیدن و نو آوری هم سخت و دشوار می گردد و شاید از این سوی باشد که نخستین دانشمندان ایران پس از دوره ساسانیان ، تا زمانی که زبان عربی جانشین کامل زبان فارسی نشد ، به صحنه نیامدند
برای پیشرفت ما به دو چیز نیاز داریم ، آزادی پیشرفت و توان پیشرفت ، در برخی زمان ها آزادی برای ایرانی بود بیشتر به جهت ضعف دولت مرکزی ولی توان پیشرفت در ایرانی نبود و گاهی توان بود ولی آزادی از ایرانی گرفته شده بود
باشد که روزی نه چندان دور به جایگاه شایسته خود برسیم
۱ نظر:
درود و سپاس از نوشتههای پرسودتان.
شوند خشنودی است اگر به بلاگ های یکدیگر پیوند دهیم.
ارسال یک نظر